سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاهراه اندیشه آرمان
شاهراه اندیشه آرمان شاه راه ها+تفکر+هدف=شاهراه اندیشه آرمان 
قالب وبلاگ

از بعضیها انتظار نارفیقی نداشتم

همیشه دورم زده بودی

بازهم بهت اعتماد کردم

نمیدونم چرا؟

بازم نامردی و دور زدن از تو سید

و بازهم خنده و گذشت از من

ایکاش سید برام عزیز نبودی

شاید ...........

بگذریم تا طلوع


[ یکشنبه 85/8/28 ] [ 11:31 صبح ] [ وحید زرکوب ] [ نظرات () ]
سلام

تا چند وقت دیگر بر میگردم!

 تا طلوع

     وحید زرکوب(مصباح)


[ جمعه 85/8/26 ] [ 10:10 صبح ] [ وحید زرکوب ] [ نظرات () ]
یاهو شاید عجیب باشه اما چند وقتی شده دلم بدجور حال و هوای محرم را کرده نه میدونم چرا؟ و نه میدونم بازم چرا؟ کمتر حوصله نوشتن و بیشتر درگیر کارهای روزمره شدن شده کار این چند وقت شدن. بگذریم که اینچنین نخواهد ماند. وحید زرکوب (مصباح)


یاهو

شاید عجیب باشه اما چند وقتی شده دلم بدجور حال و هوای محرم را کرده

نه میدونم چرا؟

و نه میدونم بازم چرا؟

کمتر حوصله نوشتن و بیشتر درگیر کارهای روزمره شدن شده کار این چند وقت شدن.

بگذریم که اینچنین نخواهد ماند.

وحید زرکوب (مصباح)


[ چهارشنبه 85/7/26 ] [ 3:25 صبح ] [ وحید زرکوب ] [ نظرات () ]

?      سلام

?      چند وقت که نباشی فراموش میشی که البته میشه گفت از خوبیهای

?      دنیای مجازی اینترنت همینه .

?      بگذریم خوش ندارم وارد مسائلی از این قبیل بشم.

?      حتی سعی میکنم از دنیای سیاست هم فاصله بگیرم آخه به من چه سیاست

?      شاید هم چشم پوشی از جنایتهای اسراییلیها و پیامد آن عمل حزب الله لبنان

?      و حمایت ایران از حزب الله کار آسانی نباشه.

?      وقتی امثال اکبر گنجیها با اعتصاب غذا خواستار آزادی زندانیان سیاسی هستند

?      و قلمهای فراوان دنیای سیاست فراتر از مرکب زرین مینویسد امثال وحیدزمصباح ها

?      سرگرم در آوردن لقمه ای نان جهت امرار معاش در گرانی وطن باشند بهتر است

?      به قول شاعری به من چه که اینطوریه

?      من زرنگ باشم بتونم گلیم خودم را از آب بیرون بکشم.

?      راستش هر کدوم از ما یه گیری یه جایی داریم

?      من میگم که البته اعتقاد منه سوءتفاهم نشه

?      الان که همه از اوضاء آشفته خاور میانه و

?      حزب الله لبنان حرف میزنند و تمام دنیا با رسانه هاشون ایران را مورد اتهام قرار میدند

?      عکسهای اسراییلیهایی که مردند و فلسطینی هایی که هلاک شدند و به قول بعضی ها شهید

?      شدند بهتر میشه از احوال هم غافل بشیم و دامن به این مسائل سیاسی بزنیم.

?      گفتم که مخالف نوشتن از بعد سیاسی هستم و اینو گذاشتم به عهده خود سیاستمدارها و سیاسی نویسها

?      فقط اینکه بهترین فرصت برای اینکه از حال همسایه بی خبرتر از الان باشیم – از بیکاریهای همیشگی

?      و نبودن امنیت کاری و نداشتن امنیت اجتماعی و شلوغی دادگاه های مرسوم به خانواده –بازار های زیاد

?      مهاجرت به کشورهای مختلف و سرمایه گذاری با هر هزینه ای  در خارج از کشور اگه راست باشه–

?      داشتن پایینترین مدرک تحصیلی

?      به نام لیسانس که بیکار در در پارکی مواد میفروشه و یا افسر و سرهنگ فلان نیروی دفاعی که مسافر کشی

?      میکنه و هزار تا چیز دیگه که گفتنش جایز نیست و نوشتنش وقت میبره که اگه کج فهم نباشیم خودمون از بهر میگیم.

?      بیایم اینا را زیادتر کنیم به سیاست کاری نداشته باشیم ببینیم کی درست زندگی میکنه دستش را بگیریم بندازیم توی

?      منجلاب سیاست تا اینایی که گفتم بیشتر و بدتر بشه اونوقت سرش که به سیاست گرم شد نفهمه توی چه گه دونی افتاده و

?      به خاطر یه لقمه نون غلط بکنه زر بزنه تا حسابش با اونی که توی عربستان نی میندازه نباشه.

?      خوبه بچه هفت هشت ساله های الان از سیاست همچین حرف میزنند که سیاست مدارامون نمیزنند.

?      از الان داریم روی مخ بچه کار میکنیم تا آمادش کنیم برای خراب کردن زندگیش.

?      آهای جواب منی که نسل سوخته ام چیه؟

?      بیایم سیاسی ننویسیم و بزاریم خود سیاستمدارها و قلم زرینیهای روزنامه ها بنویسند

?      به قول همون شاعر به من چه و به ما چه؟

?      نوشته :وحید ز مصباح

o       تمام


[ چهارشنبه 85/7/26 ] [ 3:25 صبح ] [ وحید زرکوب ] [ نظرات () ]

سلام

بعضی وقتها اعصابم بدجور خراب میشه به خصوص وقتی که یه ناهماهنگی خاصی توی زندگیم پیش بیاد.

چیزی که البته اکثراً سرم میاد و میریزه منو به هم.

راستش این چند وقت فکر اسباب کشی ریخته منو به هم و اعصابم را خراب کرده.

کارتنهای پراکنده توی خونه و به هم ریختگی وسایل یه طرف . ترس از اسباب کشی و چیدن لوازم هم یه طرف و

از همه بدتر دست دست کردن عزیزانی که قراره توی اسباب کشی کمک کنند.

واقعاَ منو ریخته به هم حالا کی بریم و بچینیم و جا بیفتیم و بتونیم مجدد با خیال آسوده بنویسیم بماند.

امیدوارم این آشوب ذهنی زود تموم بشه .

البته این یه نمونش هست و هزار تا کوفت دیگه توی زندگی من هست و هزاران مشکل فکری دارم که گویا حالا حالا ها

باید با این فشارهای عصبی بسازم.

اینا رو نوشتم که بگم خیلیها عین منند و مشکلات اینطوری و شاید بدتر داشته باشند و نتونند بگند و شایدم بگند و

شایدم الان خداحافظی خیلی بهتر باشه.

پس علی علی و تا طلوع


[ چهارشنبه 85/7/26 ] [ 3:25 صبح ] [ وحید زرکوب ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاء وحید زرکوب....تخلصم مصباح است... در بیست و شش فروردین هزاروسیصدوشصت به دنیا آمدم اما در شناسنامه بیست و هفتم ثبت شده است....... جنگ را به خاطر شغل پدرم که نظامی بودند خوب درک کردم ..... درس جلوی تلویزیون خواندن هنوز از ذهنم پاک نشده....سریال اوشین همان سالهای دور از خانه...لینچان یا جنگجویان .......یادش بخیر دیدنیهای شبهای یکشنبه.... دوران ابتدایی درس را در مدرسه هدف روبه روی کاخ مرمر در تهران گذراندم... راهنمایی و دبیرستان را اما در نزدیکی محله خودمان قصرفیروزه یک بودم.... دوستانم کم هستند اما گلچین میباشند...از هرطیف و شغلی دوستی دارم.... رک_عاشق نوشتن رمان و مطالعه در زمینه های مختلف..... متنفر ازدروغ...اهل بحث ....اکثرا خودرای از ویژگیهای شخصیتی من است... عاشق دیده شدنم همینه که در دنیای مجازی همه جا اسمی از من هست.... اولین وبلاگم را 1382نوشتم که هنوز ادامه دارد... ....اهل ریا و نیرنگ و فریب نیستم و از این قبیل آدمها بدم میاد... .با اعتقاداتم زنده ام و به نظرم اگر 30یا40سال زودتر به دنیا می آمدم الان یه شاملو یا سهراب بودم چون آن زمان دنیای مجازی نبود و اشعار و نگارشها هم حقیقی بودند و چاپ آثار کم بوده و شهرت و معروفیت زودتر به انجام میرسیده....... عاشق همسر و فرزندم هستم......... به دوستی که یا علی بگوید جان هم میدهم..........و....غیره و ذلک......... خلاصه ای از من که بیشتر مرا بشناسید.... وحیدزرکوب...مصباح
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 122450

سیب تم